Never give it up! 2012 április 22. Egyszer mindennek vége kell lennie. Anya sokszor mondta nekem, hogy ha valakit sehogy sem tudok kiverni a fejemből, akkor talán ott kell lennie. És nem a kinézete, a ruhái, vagy a menő autói miatt szeretem, hanem azért mert a lelkében olyan dal van amit csak én vagyok képes meghallani. Ugyanezt éreztem én is, és hogy soha nem akarom elengedni ezt a srácot. Köszönök mindent azoknak akik olvasták. A francba, ez .

Hello to all you surfers, just a quick note to say Nevis Landscaping has a new website. This is your first post. Edit or delete it and start blogging! Create a free website or blog at WordPress. Get every new post delivered to your Inbox. Build a website with WordPress.

Wednesday, November 25, 2009. This blog is brought to you by Mrs. Sunday, October 25, 2009. Wednesday, September 30, 2009. Uppercase A and Lowercase a. Slant Left, Slant Right, Slide Right. Out Back, Around, Up, Down. Uppercase B and Lowercase b. Pull Down, Frog Jump to Top, Curve Right to Middle, Curve Right to Bottom. Pull Down, Push Up, Circle Forward. Uppercase C and Lowercase c.

فوریه 6, 2010 5 دیدگاه. چیز بیهوده ای ست مثل خونریزی ماهانه. خون پیداست و زخم نه. یا خون هست و زخمی در کار نیست. اما خود شعر به خونریزی ماهانه می ماند. جاری که می شود و رنگ پریده ی پاهایم را که قرمز می کند که رنگین به چشم در آیند. اول بوی کسی که پشت سرم ایستاده. بعد بوی طشت گه می آید. بعد آن کسی که پشت سرم ایستاده فرو می کند سرم را توی طشت. هرچه بیرون از من است زیبا می شود. من زشت می شوم آغشته به بوی گه. بعد آن کسی که پشت سرم ایستاده.

دست من است و دست به من می برد. یک لحظه پیش از آن که زیر ناخنم تیر بکشد دیواره ی کس ام تیر می کشد و می دانم در جایی از سرم خشم شعله می کشد. یک لحظه پیش از آن که دهانم آب بیفتد دیواره ی کس ام خیس می شود وقتی نگاهم روی نان تازه می افتد. یک لحظه ی کوتاه پیش از آن گلویم خشک شود از ترس. دیواره ی کس ام زبر می شود مچاله میمالد به هم. یک لحظه پیش از آن که طناب را بالا بکشد یا طناب را پاره کند. پیش از آن که نگاهی آرام و در سکوت سرم را لای پاهایش بگیرد. یک لحظه پیش از آن گریه ام بگیرد.